پشت پرده ترورهای هدفمند در پاکستان چه خبر است؟
تاریخ انتشار: ۱۸ دی ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۴۷۶۰۰۹
کشور پاکستان از زمان تاسیس و تشکیل آن همواره دارای تحولات التهابی بوده ؛ تحولاتی که بیشتر جنبه امنیتی در قالب ترور و یا مقابله با ترور بوده است. ترورهایی که هدفمند بوده و موثر بر تمام جریانهای پیش روی خودش به ویژه انتخاباتهای این کشور میباشد. از جمله ترورهای هدفمند ، ترور رهبران دینی این کشور که سابقه تنشآفرینی در این کشور یا ادامه دهنده مسیرتنش را داشتهاند بوده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
روز شنبه نیز" مسعود الرحمان عثمانی" از مشهور ترین افراد شورای علمای سنی پاکستان ( سپاه صحابه سابق ) و اهل سنت و الجماعت بود ،که در یک حمله تروریستی توسط افراد ناشناس کشته شد. طبق گفته پلیس پاکستان خودروی حامل وی در شهر اسلام آباد مورد هجوم تیراندازان قرار گرفت که مسعود الرحمن کشته شد ؛ همچنین راننده او نیز زخمی شد. هنوز هیچ فرد و یا گروهی مسئولیت این حمله را ، به عهده نگرفته است.
پلیس پاکستان اعلام کرده ، افراد مظنون را از طریق دوربینهای مدار بسته تحت تعقیب قرار داده و محاکمه خواهد کرد. همچن ین پلیس اعلام کرده که این یک اتفاق نادر در این منطقه از پاکستان میباشد. در روز مراسم خاکسپاری وی پلیس با استقرار نیروهای بیشتر ، تدابیر امنیتی بیشتری را اتخاذ کرده بود. برخی سفارتخانهها نیز به اتباع خود درباره عدم حضور در مراسم خاکسپاری "رحمان عثمانی" توصیه کرده بودند.
طرفداران مسعود الرحمان عثمانی در مراسم تشییع جنازه وی از دولت خواستند تا برای دستگیری عاملان ترور عثمانی اقدام کند. ضمن اینکه آنان اعلام کردند ، در صورت عدم دستگیری افراد مسئول در این ترور ، تحصن گستردهای را در پایتخت خواهند کرد. ترور وی می تواند فصل جدیدی از رویدادهای تروریستی و خشونت بار علیه مردم پاکستان را به دنبال داشته باشد ؛ به ویژه شیعیان این کشور که خاطرات خوبی از دوران فعالیت این گروه بنیادگرا در ذهن ندارند.
همچنین هفته گذشته نیز به کاروان خودرویی حامل مولوی فضل الرحمان ، رییس حزب جمعیت علمای اسلام پاکستان نیز حمله مسلحانهای انجام شد ولی آسیبی به وی وارد نشده بود. امروز نیز او با هدف تسهیل و بهبود روابط بین اسلامآباد و کابل به افغانستان سفر کرد.
پیشینه سیاسی مسعود الرحمان عثمانی
مسعود الرحمن عثمانی از افراطی و بانفوذ ترین رهبران گروه مسلح تندرویی به نام سپاه صحابه بود که پس از ممنوعیت فعالیت هایشان در اوایل دهه 2000 میلادی ، نام "شورای علما "را جایگزین آن کردند. وی معاون دبیر کل شورای علمایسنی و اهلسنت و الجماعت پاکستان بود.
سپاه صحابه (1985) یک گروه بنیادگرای اسلامی بود که در سال 2002 ، پس از فعالیتهای خشونتبار و ترویستی علیه شیعیان پاکستان ، فعالیت هایشان ممنوع و یا محدود شده بود. همچنین سران و رهبران آنها نیز زندانی یا طی درگیریهایی با نیروهای امنیتی و نظامی پاکستان کشته شدند. سالهای ممنوعیت فعالیت این گروه ، آرام ترین و امن ترین سالهای زندگی مردم پاکستان به ویژه شیعیان این کشور بوده است.
نگاه غرب و آمریکا به انتخابات
آمریکایی ها و غربی ها همیشه با بدبینی به انتخابات این کشور نگاه کرده اند. به نوعی رابطه دوستانه خود با پاکستان را ، در میزان پایینی ثابت نگه داشته و همواره نیز مواضع منفی نسبت به این کشور داشتهاند. به همین دلیل پاکستان هیچ وقت نتوانسته رضایت غربیها را به دست بیاورد. غربیها در انتخابات نیز ، همیشه ناظر بر روند اجرای آن میفرستند و درآخر میگویند که دخالتی انجام شده و سلامت انتخابات را زیر سوال میبرند. در زمان ترامپ نیز ، دیپلماتهای پاکستانی را تحریم کرده بودند و ممنوعیتی برای تردد آنها از محدوده 40 کیلومتری سفارت پاکستان در خاک ایالات متحده اعمال کرده بودند.
ترورهای هدفمند و انتخابات
ترور های اخیر پاکستان در آستانه انتخابات ، از جمله ترور دو مولوی مشهور به نام مولوی فضل الرحمن و مولوی مسعود الرحمان عثمانی که از برجسته ترین چهرههای افراطی ، ضد شیعی و حامی گروههایی همچون طالبان میباشند تنها یک گزاره را به ذهن متبادر میکند ؛ "تاثیر گذاری بر روند انتخابات "ماه آینده است. انتخاباتی که برگزاری آن به عهده دولت می باشد. دولت فعلی نیز پس از مدتها تنشهای سیاسی توانست بهمن ماه را موعد انتخابات اعلام کند. طبیعتا هر حادثه سیاسی در هر کشوری بر انتخابات و سایر اتفاقات آن کشور موثر است ؛ کشور پاکستان نیز از این قاعده مستثنا نمیباشد. ناگفته پیداست که این ترور ها تاثیراتی ( منفی ) بر انتخابات میگذارد و دو دلیل( فرضیه )را میتوان برای اهدف مدنظر طراحان این ترورها متصور بود.
نخست ؛ ترور شخصی( مولوی )همچون فضلالرحمان رهبر جمعیت علمای اسلام پاکستان که سابقه ائتلاف و اتحاد با سکولار ها را دارد ، این فرصت را به دولت موقت( انوار کاکر )میدهد تا ترور وی را به رقیب اصلی خودش یعنی عمرانخان نسبت دهد. هرچند که همه میدانند ماهیت و خط مشی فکری " خان" سکولاری بوده و سنخیتی با ترورهای عقیدتی ندارد ، اما این احتمال وجود دارد که برای کنار زدن وی از رقابتهای پارلمانی ( فوریه 2024 ) با طراحی رسانهای ، ترور رهبران دینی را دستآویزی برای این موضوع قرار دهد تا وی را به شکل مستقیم یا غیر مستقیم از حضور انتخابات منع کند( چه قانونی و چه غیر قانونی ).
دوم ؛ قاعدتا نتیجه این ترورها به خصوص ترور شخصی مثل عثمانی ، به اختلافات مذهبی شدت بیشتری میدهد و موقعیتی را به سازمانها و نهادهای متولی برگزاری انتخابات میدهد تا به بهانههای ایجاد امنیت و فراهم کردن شرایط پایدار در سطح جامعه ، انتخابات را به تعویق بیندازند. هرچند که فرآیند عقب افتادن زمان انتخابات همین الان درحال انجام است و مجلس سنای پاکستای نیز آن را تایید کرده که باعث اعتراض چهرههای سیاسی پاکستان شده است. اتفاقی که عدهای آن را مضحک دانستهاند.
تعویق انتخابات به دلایلی به نفع دولت فعلی و همپیمانان آن میباشد. مهم ترین دلیل آن حضور نامزدهای سرشناس و محبوب در رقابت انتخاباتی ماه آینده ( بهمن -فوریه 2024 ) میباشد. یکی از این نامزدها ، شخص عمران خان نخست وزیر سابق و محبوب این کشور میباشد. محبوبیت "خان" به اندازه ای بود که دولت سعی داشت با پرونده سازی علیه وی ، چه قانونی و چه غیر قانونی او را محکوم و از دور رقابتهای انتخاباتی حذف کند.
150 پرونده در طول مدت برکناری او از نخست وزیری ، تنها بخشی از اقدامات مخالفان و رقبای وی برای محکومیت و حذف دائمی یا بلند مدت "خان "از فضای( رسمی )سیاسی پاکستان میباشد. تنها محکوم شدن به یک پرونده هم ، برای حذف عمران خان از فضای رسمی انتخابات کافی است تا دولت فعلی بتواند به راحتی به اهداف از پیش تعیین شده خودش برسد. مخالفان وی حتی دوبار اقدام به حذف فیزیکی وی کردند که ناموفق بودند.
ضمن اینکه ، دولت فعلی می داند که اگر عمران خان به قدرت برسد باید پاسخگوی اقدامات خودشان در مدت برکنای او باشند. ناگفته نماند که امکان حضور وی در انتخابات ، عملا شکست سنگین سیاسی برای رقبایش رقم میزند و در این درحالی است که "خان" با تجربه تر از سال 2018 می باشد. پس چه بهتر که به بهانههای قانونی و غیر قانونی وی را محکوم کنند.
همچنین ، نکتهای وجود دارد این است که دولت فعلی پاکستان بیشتر متشکل از نظامیان و مقامات امنیتی میباشد و عملا یکی از امنیتی ترین دولتهای تاریخ-ادوار گذشته این کشور میباشد. از همین رو میتوان هر فرضیه و یا دلیلی را برای به چالش کشیدن رقبا و یا ایجاد محیطی برای تعویق انتخابات از سوی حزب نواز ، دور از ذهن نمیباشد.
لازم به ذکر است ، این کشور تابع سیاستهای کلی نهاد بالادستی به نام شورای عالی امنیت ملی پاکستان می باشد و بسیاری از موارد انتخاباتها مهندسی میشود. طبیعتا هر حادثه سیاسی در هر کشوری بر انتخابات و سایر اتفاقات آن کشور موثر است ؛ کشور پاکستان نیز از این قاعده مستثنا نمیباشد و بحرانهای سیاسی ، امنیتی و از همه مهمتر اقتصادی که مستقیم بر متن جامعه این کشور اثر منفی گذاشته ، بر تمامی رویدادهای سیاسی آتی موثر میباشد.
خبرنگار: حمید اسدی
منبع: قدس آنلاین
کلیدواژه: ترور پاکستان دولت فعلی عمران خان
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.qudsonline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «قدس آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۴۷۶۰۰۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
هزینه فایده سفر رئیس جمهور به پاکستان
محمد حسین بنی اسدی، سرکنسول سابق ایران در لاهور پاکستان و کارشناس مسائل شبه قاره در یادداشتی برای جماران نوشت:
ابراهیم رئیسی، رئیس جمهور کشورمان بهدعوت آقای شهباز شریف نخست وزیر پاکستان، در راس یک هیئت عالی رتبه سیاسی ، اقتصادی ، امنیتی و فرهنگی و به منظور یک دیدار سه روزه رسمی در تاریخ سوم اردیبهشت وارد اسلام آباد پایتخت پاکستان شد . ابراهیم رئیسی پس بازدید از دو شهر بزرگ لاهور و کراچی در تاریخ پنجم اردیبهشت این کشور را به مقصد سریلانکا ترک کرد.
ابراهیم رئیسی در بدو ورود به اسلام آباد از سوی آقای ریاض حسین پیرزاده وزیر مسکن پاکستان مورد استقبال قرار گرفت . رییس جمهور کشورمان در کاخ نخست وزیری مورد استقبال شهباز شریف نخست وزیر قرار گرفت و طی اقامت در اسلام آباد علاوه بر نخست وزیر با آصف علی زرداری رئیس جمهور ، ایاز صادق رئیس مجلس نمایندگان، یوسف رضا گیلانی رئیس مجلس سنا و ژنرال عاصم منیر فرمانده ارتش پاکستان دیدار و گفتگو کرد.
طبعا در این گفتگوها طیف گسترده ای از موضوعات سیاسی، اقتصادی، امنیتی، فرهنگی در حوزه دوجانبه، منطقه ای و بین المللی مورد گفتگو و تبادل نظر قرار گرفت که منجر به امضای هشت فقره سند شامل ٣ توافقنامه و ۵ یادداشت تفاهم مشترک بین ایران و پاکستان به شرح زیر شد : ١. موافقتنامه امنیتی ٢. موافقتنامه قضایی در امور مدنی و تجاری ٣. موافقتنامه در امور بهداشت دامی ۴. یادداشت تفاهم ایجاد مناطق آزاد و مناطق ویژه اقتصادی ۵. یادداشت تفاهم توسعه منابع انسانی پاکستان ۶. یادداشت تفاهم تبادل فیلمهای سینمایی ٧. یادداشت تفاهم شناسایی متقابل استاندارد ٨. یادداشت تفاهم همکاری های حقوقی .
سرانجام این دیدار با صدور یک بیانیه مشترک مرسوم در سفرهای سطح بالا به اتمام رسید و آقای رئیسی اسلام آباد را به مقصد لاهور و کراچی ترک کرد.
دیدار رییس جمهور به پاکستان قبل از تنش اخیر بین ایران و اسرائیل تنظیم شده بود و ارتباطی با تحولات اخیر در آسیای غربی نداشت.گرچه توسط برخی شخصیتها اشاراتی به اقدام شجاعانه ایران در هدف قرار دادن اسرائیل شد.
طی این سفر رسانه های پاکستان در سطح گسترده ای به پوشش خبری پرداختند. در سفر به لاهور و کراچی نیز مجموعه ای از برنامههای عمدتا فرهنگی و دیپلماسی عمومی برای رئیس جمهور و همسرش تدارک دیده شد که انعکاس گسترده ای در ایران و پاکستان داشت. در نظامهای فدرال مانند پاکستان سروزیر ایالت یا استاندار و وزیران ایالات هیچگونه اختیار مذاکره و تبادل نظر در امور کلان مثل سیاست خارجی، دفاعی، امنیتی و اقتصادی ندارند و صرفا سفر رئیس جمهور به این دو ایالت در چارچوب دیپلماسی عمومی قابل ارزیابی است .
تبادل سفر و گفتگو های مستمر و مستدام در سطوح عالی بین دو کشور همسایه امری پسندیده و ضروری است مشروط بر اینکه اینگونه سفرها به نتایج ملموس منجر و موازین معمول و تشریفاتی در شأن دو کشور نیز مراعات شود. به تعبیری مورد اشتیاق طرفین و به صورت مرضی الطرفین صورت گیرد ، در این سفر مواردی احساس می شود که نشان از عدم اشتیاق طرف پاکستانی می دهد از جمله در حوزه تشریفات و استقبال از رئیس جمهور کشورمان نوعی عقب گرد نسبت به گذشته احساس می شود .
به یاد دارم در سفر آقای روحانی به اسلام آباد در سال ۹۵ که شخصا شاهد بودم در همین فرودگاه شخص نواز شریف نخست وزیر وقت در پایین پلکان هواپیما از آقای حسن روحانی استقبال کرد و به نشانه احترام چند توپ نیز شلیک شد، به هنگام خروج نیز شخص رئیس جمهور آقای ممنون حسین در فرودگاه مهمان را بدرقه کرد و طی اقامت کوتاه آقای حسن روحانی دو مراسم ضیافت نخست وزیر و رئیس جمهور پاکستان برگزار شد.
اکنون در این سفر حضور وزیر مسکن پاکستان آقای ریاض حسین پیرزاده جای پرسش است و در عرف دیپلماتیک نوعی کاهش مراسم تشریفات سفر تعبیر می شود.
دست آوردهای سفر شامل هشت فقره سند فوق الذکر ، نامگذاری خیابانی به نام ایران ، دکترای افتخاری به رئیس جمهور ، بیانیه مشترک و چند مراسم فرهنگی و باز دید از چند مکان فرهنگی برای رییس جمهور و همسرش در مجموع از وزانت و اعتبار در چنین سطحی برخوردار نیستند.
اسناد امضاء شده در این سفر نیز از اهمیت و جایگاه خاصی حکایت نمی کند، به ویژه یادداشت تفاهم ها در شأن یک چنین دیدار عالی رتبه نیست و حتی در سفر مدیران میانی نیز قابل حصول بود .
هدفگذاری ده میلیاردی مبادلات تجاری بین دو کشور نیز با توجه به تحریمهای ایران و تاکید پاکستان بر رعایت این تحریم ها اقدامی حساب شده تلقی نمی شود به ویژه اینکه طی چند دهه گذشته دو کشور حتی نتوانسته اند سطح مبادلات خود را به ۵ میلیارد برسانند، حال ناگهان سطح ۱۰ میلیارد دلار را هدف گذاری کرده اند. همزمان با این سفر سخنگوی وزارت خارجه آمریکا بار دیگر پاکستان را تهدید به تحریم کرد و گفت احتمال تحریم کشورهایی که به دنبال همکاری تجاری با ایران هستند وجود دارد.
مبتکر هدفگذاری سطح ده میلیارد دلاری بین دو کشور باید روشن سازد در حالی که چندین سال است ایده شعار پنج میلیاردی توسط ایران ناکام مانده، حال چگونه و با چه ابزاری ده میلیارد دلار هدفگذاری شده آنهم با وحود تحریم ها و ارتباط نداشتن ایران با نهادهای اقتصادی جهان .
صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران قبل از سفر رئیس جمهور کلیپی از میزان مبادلات تجاری ایران و پاکستان را با رقم حدود دو میلیارد دلار صادرات ایران و ۶۷۳ میلیون دلار صادرات پاکستان به ایران پخش کرد. رئیس جمهور نیز از هدف گذاری ۱۰میلیارد دلاری برای مبادلات تجاری بین دو کشور سخن به میان آورد، این در حالی است که تحریم های ایران عملا تجارت مستقیم با پاکستان را مختل کرده است.
سفر رئیس جمهور به دو شهر بزرگ لاهور و کراچی بسیار به جا و مناسب ارزیابی می شود ولی باید این نکته را در نظر داشت که مردم پاکستان به طور کلی نسبت به ایران از چنین ابراز احساسات و علاقه ای برخوردارند و لذا نباید آن را محدود و منحصر به این سفر آقای رئیسی کرد . این علاقه پاکستانیها به ایران ریشه در تاریخ ، فرهنگ و پیوندهای مشترک تمدنی دارد که در نتیجه این عوامل و عناصر ، همدردی و همدلی و همراهی مردم پاکستان نسبت به ایران را ایجاد کرده است.
و اما ارزیابی نهایی از سفر رئیس جمهور به پاکستان:
تشریفات سطح پایین و دو روز سفر به لاهور و کراچی از نظر برخی بیانگر آن است که این سفر به اصرار طرف ایرانی صورت گرفته تا آقای رئیسی برای سفر به سریلانکا مستمسک سفر پاکستان را داشته باشد . پاکستانیها در مراودات با کشورهایی مثل ایران به امتیازات اقتصادی چشم دوخته اند همان انتظاری که از عربستان و سایر کشورهای عربی دارند. ولی از قرار معلوم نسبت به امتیاز مالی از ایران مایوس شده و از طرف دیگر دندان های ما را شمرده و ذائقه مسئولین را تشخیص داده اند. از این رو با اظهارات ستایش گونه و مدیحه سرایی از قدرت و شوکت و عظمت ایران در گذشته و حال دل ما را خوش کنند. در این سفر هم برخی چهره ها از ایران بهعنوان پادشاه جهان اسلام و شیر خاور میانه یاد کردند و البته از اینکه دل ما از عملیات وعده صادق خنک شده، سخن گفتند. ظاهراً این شگرد پاکستانیها جواب هم داده و رضایت طرف ایرانی را نیز جلب کرده است.
قبل از انقلاب در پاکستان ، ایران از جایگاه ویژه ای برخوردار بوده ولی طی چهار دهه گذشته به مرور این جایگاه ایران تقلیل یافته و عربستان و کشورهای حوزه خلیج فارس جای آن را گرفته اند به طوریکه شهباز شریف اولین سفر خارجی خود را به عربستان اختصاص داد و متعاقب آن، وزیر خارجه عربستان در صدر یک هیئت اقتصادی و سیاسی به اسلام آباد سفر کرده و پیرامون چگونگی سرمایه گذاری در پاکستان به مذاکره پرداخت. قرار است در آینده نزدیک، یک هیئت شامل شرکتهای عربستانی برای اجرای این تفاهمات به پاکستان سفر کنند.
پاکستان زمانیکه انتظارات خود از ایران را عملی نمی بیند و از سوی دیگر روابط را در یک فاز بی اعتمادی و بعضآ چالشی مثل تشکیل گروه زینبیون، موشکپرانی و گروههای تجزیه طلب و تروریست می بیند طبیعی است که روی روابط با عربستان تمرکز بیشتری کند و به ایران صرفا نگاه نمایشی برای استفاده داخلی داشته باشد.
در مجموع سطح تشریفات پایین که پاکستان برای رئیس جمهور قائل شد و اسناد نه چندان مهم امضاء شده و دست آوردهای ناچیز سفر بیانگر این است که اینگونه سفرها ی تشریفاتی و تجملاتی بیشتر با پیگیری ایران صورت گرفته که وزارت خارجه مدیریت آن را به عهده داشته و احتمالا حوزه سیاسی و اقتصادی وزارت خارجه بیشتر به خاطر کسب اعتبار سعی در متقاعد کردن عالی ترین مقامات از جمله رئیس جمهور به انجام سفر نموده در حالیکه شأن و جایگاه رئیس جمهور کشور به مراتب بیش از این است که خرج اینگونه سفر های تشریفاتی با دست آوردهای اندک شود.
به نظر می رسد حوزه پاکستان در وزارت خارجه توجه ویژه شخص وزیر و سازمانهای نظارتی به برنامه ریزی های سطحی کسانیکه تجربه لازم را در امور پاکستان ندارند و با دادن اطلاعات نادرست تصمیم گیران کلان را دچار اشتباه کرده و اعتبار کشور را قربانی امیال اداری و صنفی خود می سازند، طلب می کند.
روابط با پاکستان برای ایران اهمیت حیاتی دارد و ایجاب می کند به جای این سفرهای تشریفاتی با دست آوردهای ناچیز به موارد و مطالب عمیق و سرنوشت ساز تامین کننده منافع ملی ایران تمرکز شود وگرنه فرصتهای موجود از بین می رود به طوری که ترمیم آنها در آینده پر هزینه و ناممکن خواهد بود.